ورود |عضويت
 
  دفاع مقدس

خاطره ای از شهید صیاد شیرازی

خیلی اشکش را نگه می داشت، توی چشمش، همسرش فقط یکبار گریه اش را دید، وقتی امام رحلت کرد. دوستش می گفت: «ما که توی نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد تو قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت: اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای. بلند هم می گفت از ته دل»...

****

مادر شهید میگفت : راهى مکه بودم. مسافر حج بودم. آمد گفت «عزیزجون، رفتى مکه، فقط کارت عبادت باشه، زیارت باشه. نرى خرید کنى.»

گفتم «من که نمى خوام برم تجارت. امّا نمى شه دست خالى برگردم. یک سوغاتى کوچیک براى هرکدوم ازبچه ها که دیگه این حرفا رو نداره.»

گفت «راضى نیستم حتی برام یه زیرپوش بیارى. من که پسربزرگتم نمى خوام. نباید ارز رو از کشور خارج کنى، برى اون جا خرجش کنى.

http://www.sarafrazan.parsiblog.com/

شنبه 29 آذر ماه 1404
  كاربران بر خط
كاربران فعال بازديد كنندگان فعال :
Visitors بازديد ها: 15
Members اعضاء: 0
مجموع كاربران مجموع: 15

بازديد ها بازديد ها :  
Visitors بازديد هاي كل: 2624456
Visitors بازديد هاي امروز: 660
Visitors بازديد هاي ديروز: 3608

فعال در اين زمان كاربران فعال:
با ذکر منبع بلامانع است
پرتال سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان
Ariana Informatics Group - گروه داده ورزي آريانا