این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیر معصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد. که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذ بالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» هست؟ ایشان همین طوری نمیدانند دلیلش چیست و منتظر ماندهاند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. جامعه هنوز قابلیت ندارد.
مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل میکرد شب خواب دیدم حضرت تشریف
آوردند و فرمودند: «خیلی منتظر ما بودی؟» عرض کردم: «بله.» فرمودند: «من آمدم و حکمم را بگویم. این زن تو با اینکه پنج بچه از او داری زن تو نیست. تمام این بچهها ولد شبهه هستند. پولهایی که به دست آوردهای شرعاً مال تو نشدهاند. کارهایی که کردهای صحیح نبودهاند.» و حضرت یکی یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سئوال برد. در این قصه نقل میکنند این شخصی که در این قصه این قدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوشهایش بگذارد و چند بار فریاد بزند: «آی دزد!» جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.
مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده بود، از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی میرفتند.
ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی«رضوانالله تعالی علیه» به دست آورده بود، یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده بود. از ایشان نقل شد که فرموده بود خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال میخواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند آن نور را از دور میبینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف میآورند. میگوید که من آن قدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهرهشان را ندیدم. آن قدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. عوام آن طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند.
این آقای بزرگوار «سلام الله علیه» از طرف حق تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مصلح را میکشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد میکنند. مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا«صلواتالله علیه» از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشتهها امام فرمود که اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس میآیم. حضرت مسلم«سلامالله علیه» همین کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیدهایم.
انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم میبینم، این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان میلنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد ولی من برای افراد زیادی این کار را کردهام.
آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمیتوانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل میکنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی اش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمیرسد.
آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت میکشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگتر، لطیفتر و حساستر کند. اگر شما بگویید فقط دارم حرفش را میزنم، عرض میکنم من همه بحث اخلاص «محجه البیضا»ی مرحوم فیض کاشانی را در کنار همه بحثهای اخلاص مطالعه کردهام وبه طور خصوصی برای60 ، 70فارغ التحصیل خارج یک سال تمام بحث اخلاص را تدریس کردهام.
آن مقداری که شریعت، برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده است. فقه، اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد. آگاهیهای جنبیای که خدای متعال به ایشان داده است، بنده گمان ندارم که تا کنون کسی این مقدار آگاهیهای ریز داشته باشد، بهخصوص در دشمنشناسی.
بنده 50 سال پیش، خیلی قبل از انقلاب بعد از فوت مرحوم حاجآقای والد دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر میرفتم. یکی از حرفهایی که زدم این بود که همان گونه که انسان باید دوستشناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمنشناس هم باشد. بعد تصریح میکردم که بهخصوص مراجع و علما باید اینگونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند، چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند.
این جمله دربستهای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است. کسانی که خیال میکنند ایشان دارد تند میرود اشتباه میکنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاهها و چالهها را میبیند.
به فرمایشهای امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» به زبیر بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» هست.
این عالم بزرگوار را اگرچه میگوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دو تا، نه صد تا، میدانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم.
وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و میخواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در این جا احتیاط معنی ندارد. این شبهه واحتیاط را شیطان در کله شما کرده است.
مهمترین وجهه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است، توجه و باور و آماده کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمیفهمد.
گاهی شایع میکنند که ایشان بیمار شده است، یا شیطنت های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به وجود بیاید. تا نفس داشته باشد کار میکند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقعه دارد و برحسب آن واقعه حرکت میکند. ما هم باید قدرش را بدانیم.
باقی میماند مسئله سوم که مسئله خلاءهایی است که به نظرمان میآید. عرض میکنیم در زمان امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» مشابه اینها بوده است. در زمان امام «رضوانالله تعالی علیه» این مسائل بوده است. هنوز گاهی رسانهها فرمایشات امام را که پخش میکنند، ایشان میفرمایند سال گذشته این جور گفتم، اسفاً عمل نشده است. اسفاً یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده بود که ایشان میفرمود بحمدالله. نمیفرمود اسفاً. آقا از امیرالمؤمنین«صلواتالله علیه»، جد مطهرش که بالاتر نیست. پایینتر هم هست. در عین حال تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل میکند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را میکند، کسر هم نمیگذارد تا آن وقتی که انشاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامههایی که ایشان تنظیم کردهاند قابلیت اجرا پیدا کند.
خدا را شاکرم قدری موفق شدم در باره این موضوع صحبت کنم، بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد، در عالم بینظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمانها و شیعیان بلکه به همه انسانها عطا کرده است.
من آن وقتی که کسی در این مسیر نمیآمد کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش میبرد. این پیشرفتها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است به اضافه رهبر شایسته الهی.
دون رهبر نمیشود. امکان ندارد. یک کشور 100 سال هم دائماً کشته بدهد، بیرهبر موفق نمیشود. در تاریخ دیدهایم. الجزایر 25 سال کشته داد. رئیسجمهور روی کار آمد، حداکثر چهار سال توانست رئیسجمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی من است. و همواره در انتظار قسمتهای آخر رؤیا هستم که فعلیت یابد...
انشاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید، باز عرض میکنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
http://www.jahannews.com/fa/doc/news/471432