برایان تریسی (Brian Tracy) خالق اثر معروف «قورباغه را قورت بده» نیز از جمله مروجان «قانون جذب» به شمار می رود. تریسی مفهوم «ندای درون» را با شکوفایی اقتصادی پیوند زده و برای خروج از بن بست مالی راهگشا می داند. (مدیریت زمان، برایان تریسی، ص 142)
در تفکرات تریسی پول و ثروت نهایت زندگی بشر است!
اگرچه موضوع آثار او، تجارت و فروش و مدیریت زمان است، اما آموزه های او مملو از رهنمودهای روحی است که با عنوان مراقبه و برنامه های روحی مطرح شده است. در کتابهای او، موضوع هدف زندگی مطرح است نه هدف کوتاه مدت و با همین نگاه است که وی به موضوع انسان آرمانی و هدف غایی زندگی یک انسان پرداخته و مطالبی را با عنوان آرمان های بزرگ که افق نهایی زندگی آدمی ترسیم می کند، مطرح کرده است.(رجوع کنید : مدیریت زمان، برایان تریسی، ص 374)
از این روست که هنگامی که زندگی سعادتمندانه را به تصویر می کشد می گوید: «بالاترین حقوق را هدف خود قرار دهید.» (همان ص 142) در جای دیگر می گوید: «باید هدفتان این باشد که به جایی برسید که این قدر پول داشته باشید که دیگر هیچ گاه نگران داشتن پول نباشید.» (21 قانون شکست ناپذیر، ص 13)
او سعادت را پول و لذت معنا و این گونه تعریف می کند: «از طریق کار کردن، کسب درآمد می کنید تا بدین وسیله هرچه بیشتر از زندگی خود لذت ببرید.»(هنر خودنوآفرینی، صفحه 267)
آموزش های برایان تریسی اگر چه با نام های غیرمذهبی عرضه می شود، اما باید در فضای «سبک زندگی» ارزیابی شوند؛ چرا که بیش از آن که راهکار باشند راهبرد و استراتژی برای ارائه زندگی مصرف گرایانه و دنیا مدارانه محسوب می شوند.
رفاه محوری و لذت جویی، اولین پیامد معنویت ابزاری، این آثار است و دین زدایی و کنار زدن روح تعبد و بندگی اثر غایی و نهایی آنها.
از 55 کتاب تریسی، بیش از 30 عنوان آنها در ایران ترجمه و منتشر شده است. وی در سال 91 به ایران نیز دعوت شد که با مخالفت برخی موسسات بهداشت معنوی در کشور، سخنرانی او لغو گردید.
آنتونی رابینز
آنتونی رابینز را نیز میتوان از دیگر بنیانگذاران کتابهای موفقیت و حلقه های وصل "انرژی خدایی" به تجارت و اقتصاد دانست. نویسنده و بازیگر آمریکایی و پردرآمدترین سخنران جهان که کتاب "راز موفقیت" از کتب فروش روان شناسی عامه پسند در ایران بوده است.
مارک فیشر
مارک فیشر نیز از دیگر نویسندگان روان شناسی موفقیت و پولدار شدن است که دو کتاب «چگونه مانند میلیونرها فکر کنیم» معروفترین اثر اوست. این کتاب تاکنون با 17 ترجمه متفاوت منتشر شده است. عنوانهای «راز میلیونر یک شبه»، «حکایت دولت و فرزانه شدن»، «درسهایی برای رسیدن به موفقیت»، «اسرار طلایی خویشتن»، «حکایت آن که دلسرد نشد» برخی از نامهای این کتاب با ترجمههای متفاوتند. کتاب فیشر، در ایران با اقبال عجیبی روبه رو شد به طوری که در سال 90 به چاپ نود و دوم رسید!
این کتاب درباره جوانی است که از وضعیت مالی خود راضی نیست و عموی او فرد ثروتمندی را به او معرفی میکند که میتواند به او راز دولتمند شدن را بگوید. جوان پس از یافتن آن فرد دولتمند و گذراندن آزمایشهایی که آن فرد برای او ترتیب میدهد، راز ثروتمند شدن را مییابد و در نهایت به هدفی که برای خود در نظر گرفته است؛ دست مییابد.
3. انرژی-خدایی و سبک زندگی: پیامدهای نسخه های کامیابی جسمی از قانون جذب
به موازات تجاری سازی قانون جذب در حوزه اقتصاد و مسائل مالی، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری «انرژی_خدایی» بر حوزه اعتقادی و سبک زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، فردگرایی، دعوت به بطالت و قدر ندانستن ایام عمر و زندگی، بی خیالی مطلق و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است.
این آثار با تبلیغ مفاهیمی چون مثبت اندیشی، فرار از استرس، تقبیح کمال گرایی (perfectionism) (آرمانگرایی) ابتدا، نوعی احساس رضایت کاذب در فرد را ایجاد می کنند، و او را به موجودی ساکن و بدون چالش و هدف های متعالی مبدل می کنند. آنها چنین استدلال می کنند که کمال گرایی و آرزوی کامل بودن است که احساس رضایت و آرامش را از فرد می گیرد و او را در معرض ناکامی ها و شکست ها قرار می دهد. القا کردن شخصیت کمالگرا به عنوان شخصی وسواسی، از بین بردن احساس گناه و ملامت از رفتارهای ناشایست و بی معنا کردن تلاش و تکاپو برای پیشرفت به بهانه بر هم خوردن حس مثبت و آرامش و شادی از جمله پیامدهای مضر چنین آموزه هایی است.
در حقیقت، آنها با اصالت "هست" بر "باید" تلاش می کنند نوعی احساس خوشایند و خرسندی موقت در مخاطب ایجاد کنند. حتی یکی از دلایل فروش فوق العاده این کتابها، ایجاد همین احساس است. مشتریان این کتابهای تجاری، بیشتر از آن که به دنبال موفقیت واقعی باشند، به دنبال این هستند که با خواندن این کتابها به هیجان، شادمانی و آرامش برسند؛ حتی اگر این شادمانی آنها چندان پایدار نباشد.
چنین تبلیغاتی در وجهی دیگر، بسترساز نابهنجاری های اقتصادی در جامعه است. به عنوان مثال، اغلب شبکههای هرمی برای جذب افراد و جلوگیری از خروج آنها از گروه و شاخهای که عضو آن شدهاند و نیز برای انگیزهبخشی و تاثیرگذاری روی طعمههای خود از نکاتی استفاده می کنند که اغلب از کتابهایی با زمینه موفقیت گرتهبرداری کرده اند. گرایش به شانس و اقبال، موفقیت های یک شبه و بخت آزمایی و.. نیز از دیگر پیامدهای این آموزه هاست.
در کوتاه مدت و میان مدت، رواج این آثار به ایجاد قشری بی تفاوت، لذت گرا و مادی محور در جامعه منجر می شود. قشری که مثبت اندیشی را نه خوش بینی و مهربانی، بلکه بی خیالی و فرار از چالش ها می پندارد، ظاهرا اخلاق مدار است اما در باطن، اخلاق را تا جایی می پذیرد که به سود وکامیابی او لطمه نزند، توان حل مشکلات واقعی زندگی را ندارد، خواسته ها و آرزوهایش در مسائل دم دستی خلاصه می شود، دفاع از مظلوم و ستمدیده برای او بی معناست، از آگاهی گریزان است و از اخبار و رسانه ها تنها مطالبی را دنبال می کند که جنبه سرگرمی، تفریح و نشاط انگیز داشته باشند.
چنین قشری، تصویری زشت، آمیخته به اندوه و غیرعقلی از حیات دین را برای خود ترسیم می کند، یا خدا را به عنوان خالق عالم نمی پذیرد یا برای او نقشی حداقلی در تامین آرامش و نیازهای خود می بیند. به معاد و نبوت ایمان ندارد و دین را مانعی برای لذت گرایی و تمایل خود به مادیات تلقی می نماید. این قشر، انتخاب های سیاسی خاص خود را دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
اثر درازمدت چنین آموزه هایی، اما متعدد، مخرب و منفی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است. بدرستی قادر به حل مشکلات و چالش های خود نیست، لذت جویی و خوشگذرانی مداوم را بر تولیدات علمی و فکری، ترجیح می دهد و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار ناامیدی و افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند.
بیان کامل و صحیح اعتقادات دینی، پاسخ به شبهات جذبگرایان، افزایش سواد رسانه ای خانواده ها و فرزندان از جمله مهمترین راهکارهای مبارزه با عواقب سوء فکری، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی این قشر نوظهور است.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950122000018