ورود |عضويت
  تاریخ، تمدن

 

باب از نوشتن چند سطر بدون غلط عاجز بود

به یقین اگر حمایت آشكار انگلیس و روسیه از جریان بابیت نبود، پس از ماجرای معروف گفتگوی علی‌محمد شیرازی با علمای شیراز كه منجر به محكوم شدن و فلك كردنش در مسجدشاه و قرائت توبه نامه‌اش در بالای منبر شد، دعوت سیدعلی محمد چنان كه معروف به نوعی جنون بود، به حساب دیوانگی گذاشته می‌شد و همانند صدها دیوانه‌ای كه در طول تاریخ ادعای مهدویت كرده بودند، این ماجرا نیز فراموش و به تاریخ می‌پیوست اما این‌گونه نشد و وقتی سید علی محمد شیرازی سرانجام به فتوای علمای تبریز به‌دار آویخته شد، فرصتی به دست داد تا تبلیغات و تحقیقات روسیه بر روی این فرقه بیشتر شود؛ چرا كه آنان همیشه در این نگرانی به سر می‌بردند كه اگر علمای شیعه به فكر رویارویی با قراردادهای مختلف بین ایران با این كشورها بیفتند، چه باید بكنند؟ پس دو كشور به فكر ایجاد نیرویی افتاده بودند كه با تكیه بر تعلیمات و عقاید خود شیعه از درون با آن مبازره كنند.

از طرفی همان طور كه گفته شد انگلستان و روسیه مانند همه كشورهای دیگر برای سالیان طولانی وجود دولت قدرتمند عثمانی را به‌عنوان یك كشور مسلمان تجربه كرده بودند، چیر‌گی برقدرت عثمانی‌ها كه زیر پرچم اسلام به اتحادی محكم دست یافته بودند، جز بر پایه اختلاف ممكن نبود. توجه غیرعادی دولت روسیه به جریان بابیت كه ـ به‌ویژه ـ با دستور امپراطور روس مبنی بر تحقیق كامل پیرامون این جریان و گزارش آن به دربار تزار همراه بود، و فرقه‌سازی‌های متعدد در كشورهای اسلامی توسط دولت‌های استعمارگر جز از این رهگذر قابل توجیه نیست‌.

متعاقب همین دستورات بود كه كنسول روسیه با منشی و دستیار سید علی محمد كه نامش سیدحسین یزدی بود، درباره سید علی محمد باب و مسایل مربوط به وی گفتگو كرد. پس از آن نیز وقتی كه او اعدام شد، نقاش كنسولخانه از جسد خونین علی محمد در خندق اطراف تبریز تصویربرداری و آن تصویر به پایتخت فرستاده شد.

ارتباط تنگاتنگ جانشین باب‌، یعنی حسینعلی بهأ با پرنس دالگوركی وزیر مختار مشهور و جنجال‌برانگیز روسیه در ایران و حمایت وی از حسینعلی بهأ در ماجرای ترور ناصرالدین شاه كه بابیان به‌طور مستقیم متهم به آن بودند، در همین راستا قابل بررسی است‌.

پرنس دالگوركی

از طرفی انگلیسی‌ها هم كه برای از هم پاشیدن دین اسلام و ایجاد تشتت در میان مسلمان‌ها به‌خصوص در سرزمین‌هایی كه بر سر راه هندوستان قرار داشتند، كوشش فراوانی می‌كردند، توسط سفارتخانه‌های خود اطلاعات جامعی را درباره ادیان كسب كرده و به این نتیجه رسیده بودند كه دستیابی به حكومت در سرزمین‌های اسلامی هر چند كوچك و فقیر برخلاف سرزمین پهناور هند بسیار سخت‌تر است‌. تا جایی كه گلادستون‌، نخست‌وزیر انگلیس‌، در پارلمان آن كشور، درحالی‌كه قرآن مجید را برسردست بلندكرده بود، گفت‌: 

تا این كتاب در دست مسلمین است كاری از انگلستان درباره آنان بر نمی‌آید و ما نمی‌توانیم بر آن‌ها حكومت كنیم‌.

سیاست غالب انگلستان در كشورهای اسلامی ایجاد تفرقه در بین مسلمانان بود. این تفرقه نه تنها شامل ایران به جهت منافع انگلیسی‌ها در هند می‌شد، بلكه همه تصرفات عثمانی را در برمی‌گرفت‌. در عثمانی‌، انگلیسی‌ها همواره سلاطین ترك را تشویق می‌كردند تا ادعای خلافت اسلامی را داشته باشند و از این راه بین كشورهای مسلمان اختلاف ایجاد می‌كردند. به این ترتیب كه از یك طرف سرزمین‌های مجاور عثمانی را به مبارزه و مخالفت با مدعیان خلافت اسلامی تشویق می‌كردند و از طرف دیگر عثمانی‌ها را وادار می‌كردند تا با آن كشورها در حال جنگ و ستیز دائمی باشند. تلاش انگلستان در قرن‌های 18 و 19 برای درهم شكستن قدرت عثمانی و اتحاد مسلمانان بسیار چشمگیرتر بود.

 شكل‌گیری بابیگری در مكتب سیدكاظم رشتی‌

به هر جهت زمانی كه سیدكاظم رشتی مرد، سید محمد تازه به شیراز بازگشته بود. پس در شیراز، مقدمات دعوی تازه‌ای به جانشینی سیدكاظم با عنوان تازه آماده كرد. او در ابتدا ضمن سخنانش اظهار كرد: 

«هر كس كه می‌خواهد امام غایب را ببیند، باید از در «باب‌» وارد شود و من همان باب هستم‌.»

بنابراین اطرافیان علی محمد او را «حضرت باب یا جناب باب‌» خواندند. شاید علی محمد خود نیز تصور نمی‌كرد كه دعوتش این قدر زود اجابت شود و در همان ابتدا افراد زیادی به او ایمان بیاورند اما شرایط زمانه برایش بسیار مساعدتر از چیزی بود كه تصور می‌كرد. بیشتر ایمان آورندگان به او همان شیخیان بودند كه سید كاظم رشتی آن‌ها را به اطراف فرستاده بود و در جستجوی ظهور امام غایب در شهرها می‌گشتند.

آن‌ها با توجه به وعده‌های رشتی‌، بی‌چون و چرا او را تصدیق كردند و سپس به اطراف و شهرها رفتند تا ندای آمدنش را به گوش مردم برسانند. از جمله ملاحسین بشرویه‌ای كه بلافاصله تابع سید علی محمد و مروج او شد. شكی نیست كه بخشی از پیروزی سید علی محمد را به تعبیر دكتر حبیب لوی صهیونیستی باید ناشی از سختی و فساد و ناراحتی‌های اقتصادی و معنوی و سیاسی زمان قاجار و شیوع بیماری‌های مسری دانست كه روح مردم آن دوره را، بیش از پیش علاقه‌مند به ظهور امام غایب كرده بود كه هدف و ایده‌آل همه مذاهب است‌. بخشی را نیز مرهون تبلیغات فراوان افرادی كه به عنوان مروجان میرزاعلی محمد به شهرها روانه می‌شدند. آن‌ها ضمن بیان داستان سرایی درباره كراماتی كه یا خود از وی دیده یا از دیگران نقل شده بود، به مردم رنج كشیده وعده می‌دادند كه به زودی دوران سختی‌ها تمام و با ظهور مهدی موعود عدالت برپا می‌شود. گروهی كه در ابتدا به او پیوسته‌، 19 نفر بودند كه براساس حروف ابجد به «حروف حی‌» معروف شدند. آن‌ها همان مروجانی بودند كه به اطراف فرستاده شدند.

سیدكاظم رشتی

چنان كه یكی از كاركردهای شایعه‌، بزرگ نمایی موضوع است‌، مردمی كه سخنان مروجان را می‌شنیدند با نقل آن برای یكدیگر به مسئله دامن می‌زدند و تحت تأثیر این شایعات جنبش سختی برای دیدن طلعت به اصطلاح امام‌(!!) در دل افرادی كه او را ندیده و سخنانش را نشنیده بودند، ایجاد شد. همان طور كه انتظار می‌رفت‌، در اندك مدتی بلوایی میان خاص و عام به راه افتاد تا سرانجام نظام‌الدوله كه حاكم فارس بود از این مسئله مطلع و دستور داد تا میرزاعلی محمد را از بوشهر به شیراز بیاورند و در خانه خودش زندانی كنند.

به نوشته اعتضادالسلطنه‌: 

«روزی مجلسی ترتیب داد و امر به احضار باب كرد. پس با او از در مهربانی و رأفت در آمده و گفت‌: بر من روشن شد كه سخن تو صدق است و طریقت تو پسندیده و در خواب دیدم كه توبرمن وارد شدی و سر انگشت به پای من مالیدی و مرا بیدار كردی و گفتی‌: «ای حسین خان در جبین تو نور ایمان مشاهده كرده‌ام و از این جاست كه فرستادگان ترا هلاك نساختم‌. برخیز و طریق حق گیر.

میرزاعلی محمد باب این سخنان را باور داشت و گفت‌: تو به خواب ندیدی بلكه بیدار بودی و من خود بودم كه به بالین تو آمدم و چنان كردم‌. حسین خان در نهایت خضوع دست او را بوسه زد و گفت‌: جان و مال در قدم تو ریزم و این توپخانه و سرباز كه اكنون در شیراز در اطاعت من است‌، به حكم تو كوچ دهم و با دشمنان تو جنگ نمایم‌.

باب در جواب گفت‌: چون با من از در مطاوعت و متابعت بیرون شدی وقتی جهان را مسخر كردم سلطنت دنیا را به تو خواهم داد.

حسین خان گفت‌: من سلطنت نمی‌خواهم‌. همه آرزوی من آن است كه در ركاب تو شهید شوم و پادشاهی جاودان به دست آورم‌.

بالجمله چون حسین خان خاطر باب را از دهشت و انقلاب آسوده داشت‌، مجلس دیگر بیاراست و علمای بلد را جمع كرد. باب را گفت‌: حجت خویش را بر این مردم تمام باید كرد. آن گاه كه علما طریق تو گیرند، كار عامه سهل باشد. پس میرزا علی محمد با دل قوی به مجلس علما درآمد و سید یحیی‌، پسر جعفر دارابی ملقب به كشاف كه از مریدان باب بود نیز حاضر گشت‌. چون آغاز سخن كردند، بی ترس و بیم‌، باب سر برداشت و گفت‌: چگونه شما از اطاعت من بیرون می‌روید و متابعت مرا فرض نمی‌شمارید. از آن پیغمبر كه شریعت آن دارید، در میان شما جز قرآن معجزه‌ای باقی نمانده و اینك قرآن من فصیح‌تر از قرآن شما و نیكوتر از آن است و دین من ناسخ دین پیغمبر شماست بی‌آن كه تیغ ما انگیخته گردد و خون شما ریخته شود، حفظ جان و مال خود را واجب شمارید و طریق خلاف و نفاق مسپارید. چون سخن بدین جا رسید، علمای مجلس به همان قراری كه با حسین خان گذاشته بودند، با او جوابی نگفتند. حسین خان گفت‌: خوب گفتی‌. بهتر آن است كه مذهب خود بنویسی تا هركس خواهد بدان بنگرد و بگرود. پس قلم بگرفت و چند سطری نوشت‌. علمای مجلس عبارت او را از قانون عربیت بیرون یافتند.

وقتی از او توضیح خواستند، وی گفت‌: 

صرف و نحو گناهی كرده و تاكنون در بند بود. ولی چون من خواستم خدا گناهانش را بخشید و آزادش كردند». در این وقت حسین خان برآشفت و گفت‌: «با این كه هنوز لفظی چند را نتوانی تلفیق كرد، این چه ترهات است كه خود را بر خاتم الانبیأ(ص‌) فضیلت دهی و ترهات خود را بر كلمات خدای تعالی تفضیل نهی و حكم داد تا او را چوب زیاد زدند.»

http://kayhan.ir/fa/news/89467

 

جمعه 07 اردیبهشت ماه 1403
  نظرسنجي
نظر شما درباره وبگاه حوزه نمایندگی ولی فقیه چیست؟

 

تعداد جوابها : 795

عالی : 30%
خوب : 1%
متوسط : 1%
ضعیف : 68%

  ارسال  
  كاربران بر خط
كاربران فعال بازديد كنندگان فعال :
Visitors بازديد ها: 15
Members اعضاء: 0
مجموع كاربران مجموع: 15

بازديد ها بازديد ها :  
Visitors بازديد هاي كل: 2109379
Visitors بازديد هاي امروز: 1761
Visitors بازديد هاي ديروز: 2844

فعال در اين زمان كاربران فعال:
با ذکر منبع بلامانع است
پرتال سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان
Ariana Informatics Group - گروه داده ورزي آريانا