ولادت و پرورش زینب
درست ترین گفتار آن است كه سیدتنا زینب كبری (س) در پنجم ماه جمادی الاولی سال پنجم هجری به دنیا آمده ، و تربیت و پرورش آن دره یتیمه و مروارید گرانبها و بی مانند در كنار پیغمبر اكرم (ص) بوده ، و در خانه رسالت راه رفته ، و از پستان زهرای مرضیه (س) شیر وحی مكیده ، و از دست پسر عموی پیغمبر، امیرالمؤ منین (ع) غذا و خوراك خورده و نمو نموده ، نمو قدسی و پاكیزه ، و با سعادت و نیكبختی ، و پرورش یافته پرورش روحانی و الهی ، و به جامه های عظمت و بزرگی به چادر پاكدامنی و حشمت و بزرگواری پوشیده شده ، و پنج تن اصحاب كساء به تربیت و پرورش و تعلیم و آموختن و تهذیب و پاكیزه گردانیدن او قیام نموده و ایستادگی داشتند، و همین بس است كه مربی و مؤ دب و معلم او ایشان باشند.(2)
گریه جبرئیل بر مصایب زینب
روایت شده است كه پس از ولادت حضرت زینب (س )، حسین (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: «خداوند به من خواهری عطا كرده است «.
پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشك از دیده فرو ریخت . حسین (ع) پرسید: «برای چه اندوهگین و گریان شدی ؟.»
پیامبر(ص) فرمود: «ای نور چشمم ، راز آن به زودی برایت آشكار شود.»
تا اینكه روزی جبرئیل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالی كه گریه می كرد، رسول خدا (ص) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض كرد: «این دختر (زینب) از آغاز زندگی تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهی به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانی دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از این مصایب دردناك تر و افزون تر اینكه به مصایب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طوری كه قامتش خمیده شود و موی سرش سفید گردد.«
پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زینب (س) نهاد و گریه سختی كرد، زهرا (س) از علت آن پرسید. پیامبر (ص) بخشی از بلاها و مصایبی را كه بر زینب (س) وارد می شود، برای زهرا(س) بیان كرد.
حضرت زهرا (س) پرسید: «ای پدر! پاداش كسی كه بر مصایب دخترم زینب (س) گریه كند كیست ؟ پیامبر اكرم (ص) فرمود: «پاداش او همچون پاداش كسی است كه برای مصایب حسن و حسین (ع) گریه می كند«(3)
بشارت تولد زینب و گریه علی (ع )
هر پدری را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گردید، جز علی بن ابی طالب (ع) كه ولادت هر یك از اولاد او سبب حزن او گردید.
در روایت است كه چون حضرت زینب متولد شد، امیرالمؤ منین (ع) متوجه به حجره طاهره گردید، در آن وقت حسین (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: ای پدر بزرگوار! همانا خدای كردگار خواهری به من عطا فرموده .
امیرالمؤ منین (ع) از شنیدن این سخن بی اختیار اشك از دیده های مبارك به رخسار همایونش جاری شد. چون حسین (ع) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصیبت و سبب حزن و اندوه پدر گردید، دل مباركش ره درد آمد و اشك از دیده مباركش بر رخسارش جاری گشت و عرض كرد: «بابا فدایت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گریه می كنید، سبب چیست و این گریه بر كیست ؟«
علی (ع) حسینش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: «نور دیده ! زود باشد كه سر این گریه آشكار و اثرش نمودار شود.«كه اشاره به واقعه كربلا می كند. همین بشارت را سلمان به پیغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گردید.
چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشریف داشت آن وقت سلمان شرفیاب خدمت گردید و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنیت گفت . آن حضرت بگریست و فرمود: «ای سلمان جبرییل از جانب خداوند جلیل خبر آورد كه این مولود گرامی مصیبتش غیر معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود، الخ «(4)
نامگذاری زینب از طرف خداوند
هنگامی كه زینب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤ منین (ع) آورده و گفت : این نوزاد را نامگذاری كنید!
حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمی افتم .
در این ایام حضرت رسول اكرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، امیرالمؤ منین علی (ع) به آن حضرت عرض كرد: نامی را برای نوزاد انتخاب كنید.
رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمی گیرم .
در این هنگام جبرئیل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر(ص) ابلاغ كرده و گفت :
نام این نوزاد را «زینب « بگذارید! خداوند بزرگ این نام را برای او بر برگزیده است .
بعد مصایب و مشكلاتی را كه بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو كرد. پیامبر اكرم (ص) گریست و فرمود: هر كس بر این دختر بگرید، همانند كسی است كه بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد.(5)
(1) خطابه زینب كبری (س) پشتوانه انقالب امام حسین (ع) صفحات 55 - 57 اثر دانشمند محترم
محمد مقیمی از انتشارات سعدی ، به نقل از طراز المذهب ، ص 32 و 22.
(2) زینب كبری ، ص 139.
(3) الخصائص الزینبیه ، ص 155 ناسخ التواریخ زینب (س) ص 47
(4) ناسخ التواریخ حضرت زینب كبری (س)، ج 1، ص 45 و 46.
(5) فاطمه زهرا (س) دل پیامبر، ص 854
http://old.harfeto.ir/?q=node/40345