ورود |عضويت
  موعظه

 

همه ما محتاج و نیازمند واعظ درونی هستیم

درس اخلاق آیت الله جاودان:

آدم اگر خودش دلسوز خودش نباشد، هیچ دلسوزی دیگری برای او سودی نخواهد داشت...در روایات متعدد ائمه فرمودند که شخص، محتاج و نیازمند یک واعظ درونی است... در هرصورت واعظ درونی آن نیرویی است که هیچ بیرونی را احتیاج ندارد. خودش، خودش را موعظه می کند. خودش اشتباهی که کرده به او یادآوری می کند. خودش پایان راه های غلط را به او گوشزد می کند. رهایش نمی کند. اگر آن واعظ درونی نیرومند باشد، آدم را رها نمی کند. تا آن وقتی که آدم از اشتباهش دست بردارد.

اگر آن نباشد، بیرون هرچه بگویند [فایده ندارد]...اگر آن دوست چیزی بگوید، اگر پدر و مادر چیزی بگویند، نتیجه ای ندارد. آدم اگر این حالت را نداشته باشد و چیزی در درونش نباشد که به او گوشزد کند و یک دغدغه برای او به بار بیاورد...

اگر آدم یک خطایی می کند و راحت است، این یک مشکل اساسی دارد. اگر فکری به حال خودش نکند، معلوم نیست سرانجامش چه می شود... آدم اگر یک ذره ایمان داشته باشد، نمی تواند در پس کار خطایی که کرده آرام باشد. چه دلیلی دارد که نمی تواند آرام باشد؟ یک چیزی در درونش او را آزار می دهد...شاید تقریبا بتوانیم واعظ درونی را عبارت دیگری از اینکه آدم باید خودش دلسوز خودش باشد بدانیم.

 

خب، ببینید آدم اوایل جوانی و نوجوانی ناگزیر از چنین نیرویی برخوردار است. اگر در یک محیط مسلمانی و ایمانی متولد شده باشد و زندگی کرده باشد، یک چیزهایی از آن محیط در درونش به جای مانده که وقتی خلاف آن عمل کرده، آنها نمی گذارند آرام باشد...اگر آدم باز خلاف کرد و باز خلاف کرد و باز خلاف کرد، آن نیرو ضعیف می شود و ضعیف می شود و ضعیف می شود تا می میرد. آن وقت آدم می تواند راحت هرکاری را بکند. عرض کردم اگر آدم بتواند راحت هرکاری را بکند، خطرناک است. عرض کردم نشانه بی ایمانی است.

.. من غیبت کردم. راحت هستم.. هیچ طوریم نیست. بابا غیبت کردی. غیبت گناه خیلی بزرگی است. یک دروغی از دهانم درآمد. راحتم. این نمی شود. با مسلمانی نمی سازد..اگر آن نیرو در درون آدم هست یعنی نمی گذارد آدم راحت باشد. مثلا ممکن است خدایی نکرده نماز صبح قضا شود. تمام روز آدم تلخ است. چرا تلخ است؟ آن نیرو نمی گذارد که آدم راحت باشد. آن نیرو. من به خاطر خطایی که کردم خودم را آزار می دهم. خودم خودم را نمی بخشم...مثل این که می خواهم خودم را برای این کاری که کردم قصاص کنم. روانشناسان اصطلاح جدیدش را وجدان اخلاقی می نامند. اگر آدم وجدان اخلاقی داشته باشد، اخلاقی عمل خواهد کرد. اگر خطایی کرد به خاطر وجدان اخلاقی جبران خواهد کرد. به اصطلاح ما واعظ نفسانی. عرض کردم این نشانه ایمان است. اگر آدم به این نشانه ایمان اعتنا نکند، این می میرد. اگر مرد، نمی دانیم بعدش چه می شود.

 

 

خب. اگر خدایی نکرده از بین رفته راهی برای بازگشتش وجود دارد. اگر بعد از اینکه یک دوره ای خلاف بوده، آدم بکوشد پاک و پاکیزه زندگی کند، مدتی که بگذرد آن نیرو برمی گردد. دوباره زنده می شود.
چون..آن همراه ایمان است. یعنی ایمان یک نور و نیرویی در آدم به وجود می آورد که آدم را در بدی هایش سرزنش می کند. عرض کردیم ثمره ایمانی است که آدم دارد. اگر این را از دست دادیم برای اینکه بتوانیم دومرتبه آن را زنده کنیم، آدم باید مدتی به طور جدی از رفتار و اعمالش مواظبت کند. باز بعد از اینکه مدتی کنترل [و] مواظبت کرد و صحیح کوشید و مرارت و رنج کشید که رفتار و اعمالش را دقیق و صحیح کند، آن نیرو زنده می شود.. و دومرتبه کنترل آدم را در دست می گیرد. آن آدم را کنترل می کند. اگر آن کنترل نباشد، .. هر کاری خواستم می کنم. ببینید..هوا و هوس که دست از کار خودش برنمی دارد. او دائما می کوشد که آدم را به سوی بدی ها بکشاند.. اگر نیروی مقابل وجود داشته باشد، آدم می تواند در برابر هوا و هوسش مقاومت کند...

http://www.jahannews.com/news/502961

 

جمعه 07 اردیبهشت ماه 1403
  نظرسنجي
نظر شما درباره وبگاه حوزه نمایندگی ولی فقیه چیست؟

 

تعداد جوابها : 795

عالی : 30%
خوب : 1%
متوسط : 1%
ضعیف : 68%

  ارسال  
  كاربران بر خط
كاربران فعال بازديد كنندگان فعال :
Visitors بازديد ها: 32
Members اعضاء: 0
مجموع كاربران مجموع: 32

بازديد ها بازديد ها :  
Visitors بازديد هاي كل: 2109057
Visitors بازديد هاي امروز: 1439
Visitors بازديد هاي ديروز: 2844

فعال در اين زمان كاربران فعال:
با ذکر منبع بلامانع است
پرتال سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان
Ariana Informatics Group - گروه داده ورزي آريانا