1. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در ضمن توصيهاي به اسامه بن زيد چنين فرموده است: «عَلَيْكَ بِا الَّوْمِ فَاِنَّهُ قُربُهُ اِلَي الله؛ بر توباد روزهداري زيرا كه روزه موجب تقرّب به خدا ميشود.»[4]
2. خداوند متعال در حديث قدسي ميفرمايد: «الصَّومُ ليِ و اَنا اُجْزي بِهِ؛ روزه براي من است و من خودم پاداش او هستم، يعني تقرب بهمن بهترين پاداش اوست.»
3. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در شب معراج سؤال كرد خدايا برترين اعمال چيست؟ خداوند در جواب فرمود! توكّل بر من و راضي بودن به آنچه قسمت بندهام نمودهام... بعد در ضمن همين حديث خداوند ميفرمايد: اي احمد آيا ميداني كدام وقت بنده به من نزديك ميشود. حضر فرمود: نه اي پروردگار من؛ خداوند فرمود: «؛ موقعي كه گرسنه و يا در سجده باشد.[5]
2. بعد اخلاقي و تربيتي: علم اخلاق براي تزكيه روح انسان وضع شده با آموختن و به كار بستن آن ميتوان روح سركش انساني را از چنگال رذائل اخلاقي نجات داد؛ و آماده درك انوار معنوي شد؛ اگر انسان بخواهد سير و سلوكي داشته باشد و به مراحل بالاي كمال و معنويت برسد تزكيه و تخليه از مهمترين مراحل است
و يكي از فوائد مهم روزه مسئله تزكيه روح و تخليه روان است. چون روزه تنها امساك نيست كه انسان فقط از خوردن و آشاميدن پرهيز كند و بس ـ چنانچه در حديث شريف ميخوانيم «رُبَّ صائم ليس له من صيامه اِلا الجوع و العطش»[6] چه بسا روزهداري كه فقط گرسنگي و تشنگي ميكشد، ـ بلكه روزه حقيقي آن است كه چشم و گوش و زبان انسان هم روزه باشد يعني از ارتكاب گناهان چه كبيره و چه صغيره ... اجتناب نمايد و از دستورات ديني بطور كامل پيروي نمايد، عمل به دستورات الهي و ترك نواهي موجب تصفيه باطن و تزكيه روح از آلودگيها و وارستگي از رذائل اخلاقي نصيبتش ميشود.
3. بعد اجتماعي: يكي از فلسفههاي روزه بعد اجتماعي آن است، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «و هو شهر المواسات» (ماه رمضان، ماه همدردي است)[7] و امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: «فَرَض اللهُ عزّوجلّ الصيّام ليجد الغني مضض الجوع فيضو علي الفقير» خداوند روزه را واجب ساخته تا ثروتمندان درد گرسنگي را بفهمند و بر فقراء عطوفت كنند.[8]
يكي از مهمترين منفعت روزه همين مطلب است كه به انسان هشدار ميدهد كه مسلماني تنها نماز و عبادت و زيارت و اصول عبادي اسلام را بجا آوردن نيست بلكه بايد از حال فقيران و مستمندان مطلع باشي و به آنها رسيدگي كني، زيرا هر اجتماعي كه اغنياء آن به فكر مستمندان باشند روي فقر و محروميت را نخواهند ديد و اين از فوائد روزه به شمار ميآيد.
4. بعد بهداشتي و پزشكي: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «صوموا تصحّوا» روزه بگيريد تا سالم و تندرست باشيد.[9] پس يكي از آثار و فوائد روزه سلامتي جسم و بعد پزشكي آن ميباشد. كه اهميت به سزائي دارد چون بدن انسان در طول سال آزادانه به تغذيه خود ميپردازد و معده انسان كه آن را مركز همه دردها دانستهاند در هر زمان كه انسان اراده كرده مملو از خوردنيها و نوشيدنيها شده است و محدوديت خوردن و آشاميدن در يك ماه و روز گرفتن بهترين وسيله براي سلامتي جسم و استراحت معده انسان ميباشد.
دانشمندي در اين رابطه چنين ميگويد: «فايدة روزه براي بدن مانند نوعي درمان پزشكي است. پزشكان همه به اين نكته رسيدهاند كه روزه گرفتن روزهاي ماه مبارك رمضان همچون سي عدد قرص است كه هر سال مصرف ميشود تا معده تقويت و خون تصفيه و بافتهاي خون ترميم گردد.»[10]
در اثر روزه زائدههاي بدن ذوب شده و دستگاه گوارش كه حساسترين سيستم بدن انسان ميباشد استراحت نيمه وقت در آن ماه مينمايد. در روايتي از رسول خدا چنين آمده است: «المعدة بيت كل داء و الحميّه (اي الامساك) رأس كل دواء». يعني: معده خانة تمامي دردها است و امساك بالاترين داروها.[11]
دانشمندي به نام «الكسي سوفورين» بيش از 23 مرض را برشمرده كه بوسيله روزه مداوا ميشود.[12]
منابع
[1] . سورةبقره، آية 183.
[2] . مير سيد احمد روضاتي، فلسفه روزه، قم، انتشارات طباطبائي، 1385 قمري، صص 90ـ92.
[3] . مير سيد احمد روضاتي، فلسفه روزه، قم، انتشارات طباطبائي، 1385 قمري، صص 90ـ92.
[4] . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 930، بيروت لبنان، ص 285.
[5] . شيخ عباس قمي، سفينة البحار، انتشارات كتابخانة سنائي، ج 1، ص 193.
[6] . سيد مهدي شمسالدين، آداب روزه داري، قم، انتشارات قدس، چاپ اوّل، 1374، صص 10 و 23ـ24.
[7] . حر عاملي، وسائلالشيعه، بيروت لبنان، ج 7، ص 7.
[8] . همان، ص 223.
[9] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، بيروت، لبنان، احياء التراث الاسلامي، ج 96، ص 255.
[10] . به نقل از كتاب آموزش دين و اخلاق براي همه تأليف: سيد مهدي شمسالدين، قم انتشارات قدس چاپ اوّل، سال 1374، ص 20.
[11] . مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهراني، دارالكتب الاسلاميه، بيت چهارم، 1375، ج 1، ص 632ـ633.
[12] . مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهراني، دارالكتب الاسلاميه، بيت چهارم، 1375، ج 1، ص 632ـ633.
http://mouood.org/component/k2/item/11139