آنچه درپی میآید پاسخ آیتالله جوادی آملی به این پرسش است كه «آیا حضرت سیدالشهداء هنگام مواجهه با دشمن، نمیتوانستند با تصرّف تكوینی، دشمن خود را نابود كنند؟ اگر میتوانستند، چرا از آن قدرت خود استفاده نكردند و با فریاد «هل من ناصر ینصرنی» و امثال آن، از مردم یاری میخواستند؟ و اگر نمیتوانستند، روایاتی كه دلالت بر قدرت تكوینی ائمه(ع) می كند، چه توجیهی دارد؟».
پاسخ: الف: بیتردید، ائمه اطهار(علیهمالسلام) كه واسطه فیض الهی هستند، قدرت تصرّف در تكوین و نابود كردن دشمن را با یك اراده دارا بودند زیرا استمرار حیات دشمنانشان، حركت دست و پا، بینایی چشم و… حتی تیزی و برّندگی سلاح آنان كه همگی، فیض الهی است به بركت و ... اذن تكوینی ائمه (ع) و وساطت آنها در فیض است، لیكن چنین قدرتی تكلیفآور نیست، یعنی پیغمبراكرم (صلّیالله علیه وآله وسلّم) و ائمه اطهار(ع) برای تبلیغ دین، پیشبرد اهداف دینی، دفاع از خویشتن و… از چنین قدرتی استفاده نمیكنند. البته، اختیار استفاده از این قدرت غیر عادی به اراده الهی وابسته است و هرگاه خداوند متعال اراده كند، آنها از آن استفاده خواهند كرد.
سرّش آن است كه دنیا نشئه تكلیف است و بر مدار علم عادی و تكلیف معمولی اداره میشود. اگر خداوند میخواست، خود از دشمنانش انتقام میگرفت، لیكن اراده كرد تا برخی از مردم را با برخی دیگر بیازماید: و لو یشاء الله لانتصر منهم و لكن لیبلوا بعضكم ببعض. از اینرو ائمه (ع) نیز مانند دیگران، مكلّف هستند برای تبلیغ و پیشرفت دین، با استفاده از اسباب و عوامل عادی تلاش كنند. اگر بنا باشد آنان برای پیشبرد اهدافشان از قدرت غیر عادی استفاده كنند و دشمنان خود را با یك اراده از بین ببرند و… اساس تكلیف از هم میپاشد؛ زیرا نه خودشان امتحان خواهند شد و نه هواداران صادق آنها.
*حكایت
یكی از خوارج با دیگری نزاع داشت. به امیرمؤمنان (ع) مراجعه كرد و آن حضرت بر اساس حكم الهی، بین آنها داوری كرد. آن خارجی در اعتراض به آن حضرت گفت: عدالت نورزیدی! حضرت علی (ع) گفت: دور شو ای سگ! ناگهان دیدند آن مرد خارجی به شكل سگ درآمد، لباسهایش به هوا پرید و همانند سگ، دم میجنباند و اشك از چشمانش جاری شده است. امیرمؤمنان (ع) در حقّ وی رقّت كرد و با دعا به درگاه الهی، او را به حالت انسانی برگرداند.
ناگهان دیدند لباس وی نیز به سوی او برگشت. آنگاه امیرمؤمنان(ع) فرمود: آصف كه خداوند در باره او فرمود: قال الذی عنده علم من الكتاب… وصّی سلیمان بود. به نظر شما مقام سلیمان نزد خدا بالاتر است یا مقام پیامبر شما؟ در اینجا شخصی پرسید: با این همه قدرتی كه شما دارید، در جنگ با معاویه، چه نیازی به یاری انصار دارید؟ حضرتعلی (ع) فرمود: من، تنها برای اتمام حجّت، آنها را به یاری میطلبم؛ وگرنه اگر اذن دعا به من داده شود و مجاز به استفاده از قدرت غیر عادی خود باشم، بین اجابت دعای من و فرا رسیدن اجل معاویه، تأخیر نخواهد افتاد و بدون درنگ نابود خواهد شد: فقیل: ما حاجتك إلی قتال معاویة إلی الأنصار؟ قال(ع): «إنّما أدعوا علی هؤلاء بثبوت الحجة و كمال المحنة و لو أذن لی فی الدعاء لما تأخر».
بنابراین، فریاد «هل من ناصر ینصرنی» امامحسین(ع) برای اتمام حجّت بوده است.
ب: امام(ع) الگوی دیگران در تبلیغ و ترویج دین است. اگر قرار باشد او در مواجهه با مشكلات، از قدرت غیرعادی استفاده كند و موانع را از سر راه بردارد. دیگر نمیتواند الگوی دیگران باشد و نمیتواند به دیگران بگوید: برای حفظ اسلام، از مرگ، تشنگی، زندان، گرسنگی، شكنجه، اسارت و … نترسید؛ زیرا امّت خواهند گفت: چرا خودت ترسیدی و با قدرت غیر عادی، این موانع را از راه خود برداشتی؟
ج. مقامهای بلندی كه پروردگار متعال برای ائمه(ع) مقدّر كرده بود، با تحمّل شهادت، شكنجه و… فعلیت پیدا میكند. نه تنها حضرت ابوالفضل(ع) با تحمّل شهادت، تشنگی و… مغبوط شهدا شد: «إنّ للعباس عندالله عزّوجلّ منزلةً یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة»، بلكه جایگاه رفیع امامحسین(ع) در میان سایر ائمه(ع) نیز ناشی از تحمّل مصائب كربلاست كه موجب به فعلیت رسیدن مقامهای مقدّر الهی برای آن حضرت شد.
منبع: ایسنا
http://www.shafaf.ir/fa/news/39222