سؤال:
آیا همیشگی بودن عذاب جهنم در مقابل چند ده سال گناه، غیرعادلانه نیست؟
آیا این عذاب[های] سنگین [در قیامت] برای یک گناه، دور از تناسب نیست، هرچند هم آن گناه بزرگ باشد!؟
گاهی در روایات تشبیهاتی بهمنظور تقریب به اذهان آوردهاند که سخت تکاندهنده است؛ از رسول اکرم صلیالله علیه واله و سلم منقول است:
«اِنَّ نارَکم هذه جُزءٌ مِن سبعینَ جُزءً مِن نار جهنّم قد اُطفأت سَبعینَ مَرّةً بِالماءِ ثمّ التَهبت» (1)
«این آتشی که شما در دنیادارید چه قدر سوزنده است؟ همین آتش شما یک جز، از هفتاد جز، آتش جهنّم است که هفتاد بار با آب، خاموش شده و باز شعلهور شده است تا به این حدّ از سوزندگی تنزّل یافته است.»
پاسخ
این حقیقت را باید بدانیم که مجازات اخروی از سنخِ مجازات دنیوی نیست که مسئلهی تناسب و عدم آن پیش بیاید. در دنیا، جُرم و جریمه دو حقیقت از هم جدا و فاعلِ آن دو نیز از هم جدا هستند؛ مثلاً «زید»دزدی میکند و «عَمرو» دست او را میبرد. دزدی کردن که جرم است، غیر دست بریدن است که جریمه است.
فاعلِ جرم، زید است و فاعلِ جریمه، عمرو. اینجاست که مسئلهی تناسب و عدم تناسبِ جرم و جریمه مطرح میشود؛ امّا در مجازات اخروی، جریمه عینِ خود جرم است و فاعل جریمه، همان فاعل جرم است.
زید است که در دنیا گناهی مرتکب شده و آن گناه در زمین جان او بهصورت بذری جا گرفته و رشد کرده و در عالم آخرت بهصورت آتش درآمده و از زمین جان او شعله کشیده است. این آتش، همان بذر گناه رشد یافته است و از خارج از وجود او، کسی چیزی برای او نیاورده است. این گفتار خداوند حکیم است:
«فَالیومَ لا تُظلمُ نفسٌ شیئاً...؛ (2) امروز به کسی، ستم نمیشود.»
«... إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ (3) آنچه که بهعنوان کیفر میبینید، همان کاری است که در دنیا انجام دادهاید.»
کیفر اخروی، محصول بذر دنیوی شماست. آنچه را که در دنیا کاشتهاید همان را در آخرت درو میکنید؛ منتهی شما خودتان را نشناختهاید و از نظام عمل و آثار آن در وجود خودتان بیخبرید و لذا چارهای جز پیروی از برنامه تنظیمشدهی از جانب خالقتان ندارید که میفرماید:
«... وَ وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا...؛ (4) آنچه در دنیا عمل کردهاند، عین آن را در روز جزا حاضر مییابند.»
با زبانت به مردم نیش زدی، دلها را سوزاندی! بدان که همین زبان نیشزنت در روز قیامت، تبدیل به مار و عقرب و افعی گشته و تو را میسوزاند!!
یک «الحمدلله» یا «سبحان الله» که از زبان شما صادر میشود، حضرت رب الفلق آن را میگیرد و تبدیل به مرغ بهشتی میکند؛ همان کسی که دامن ظلمت شب را میشکافد و سپیدهی صبح و خورشید فروزان را بیرون میآورد؛ همان قدرتی که دانهی گندم را در دل خاک میشکافد و یک خوشهی صددانهای از آن بیرون میآورد؛ همان قدرتی که نطفه را میشکافد از داخل آن انسانی عاقل و گویا و بینا و شنوا بیرون میآورد؛ همان قدرت است که افکار و اخلاق و اعمال شمارا میشکافد و از داخل آن درخت طوبی یا شجرهی زقّوم میرویاند.
اینجا با دست خودت انفاق و ایثار میکنی، همین ایثار و انفاق شما در آن عالم، درختی ثمربخش میشود و بر شما سایه میافکند.
با زبانت به مردم نیش زدی، دلها را سوزاندی! بدان که همین زبان نیشزنت در روز قیامت، تبدیل به مار و عقرب و افعی گشته و تو را میسوزاند!!
اینجا دل مردم را سوزاندی، دشنام دادی، مسخره کردی! خیال کردی که تمام شد!؟ حضرت ربّ الفلق اینها را میشکافد و از داخل آن، جهنّم بیرون میآورد.
یادمان باشد که نظام آفرینش به این سادگی نیست و بیحسابوکتاب آفریده نشده است .
پینوشتها :
1. بحارالانوار، جلد 8، صفحهی 295، حدیث 44
2. سورهی یس، آیهی 54
3.سورهی طور، آیهی 16
4. سورهی کهف، آیهی 49
https://article.tebyan.net72685
پاسخ دیگر:
آنچه روشن است اینکه عذاب اخروی ازنظر زمانی معادل سالهای زندگی یک فرد گناهکار نیست و خدای متعال وعده خلود و جاودانگی عدهای را در جهنم داده است.
«وَ الَّذینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ[بقره/۳۹] و كسانى كه كافر شدند، و آیات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود.»
زمانی ممکن است این نوع مجازات را غیرعادلانه بدانیم که تصور کنیم عذاب جهنم نوعی عذاب قراردادی است. مثلاً طبق قانون اگر کسی چراغقرمز را رد کند، باید چند ده هزار تومان بهعنوان جریمه بپردازد. و این را عادلانه میدانیم. اما اگر بنا باشد در مقابل رد کردن چراغقرمز کسی به حبس ابد محکوم شود، این نوع مجازات را غیرعادلانه میدانیم چون تناسبی با جرم صورت گرفته ندارد. همچنین اگر مجازات رد کردن چراغقرمز، زدن یک بوق باشد، نیز آن را حکیمانه نمیدانیم. بنابراین در این نوع مجازاتها حتماً باید بین جرم و مجازات تناسب رعایت شود.
اما یک نوع از آثار منفی، تکوینی و حقیقی هستند و در آن تناسب با تخلف صورت گرفته معنا ندارد. مثلاً کسی یکلحظه دیر ترمز کرده و دچار تصادف شده و برای همیشه فلج میشود. یا کسی یکلحظه بیاحتیاطی کرده و چاقو به چشمش خورده و برای همیشه کور میشود. یا کسی یک کبریت روشن کرده و بازار بزرگی را به آتش کشانده و ... در این موارد تناسب عمل با نتیجه معنا ندارد. و تنها سخن منطقی این است که در مواضع حساستر، احتیاطها شدیدتر باشد.
عذاب جهنم از نوع دوم و عذاب تکوینی است. و به همین خاطر تناسب سالهای گناهکاری با سالهای مجازات معنا ندارد. به فرمایش علامه طباطبایی : عذاب خالد اثر و خاصیت آن صورت نوعیه شقاوت بارى است كه نفس انسان شقى به خود گرفته، (و او را نوع مخصوصى از انسانها كرده، همانطور كه گاو نمیتواند روزى غیر گاو شود) این نوع انسان هم نمیتواند نوع دیگرى شود.(1)
آنان که مستحق خلود هستند، کسانی هستند که ذات و سرشت آنها با خباثت عجین شده و هرگز از آن برنمیگردند. بهگونهای که اگر خدای متعال آنها را به دنیا بازگرداند و عمری طولانیتر به آنها بدهد، آنها مجدداً به طغیان گری و تعدی میپردازند. بنابراین عذاب در مقابل رویه و خواسته ابدی آنهاست. قرآن مجید میفرماید:
«وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ * بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ[انعام/۲۷-۲۸] اگر آنها را در آن روز كه در برابر آتش نگاهشان داشته اند بنگرى، مى گویند: اى كاش ما را باز گردانند تا آیات پروردگارمان را تكذیب نكنیم و از مؤمنان باشیم. * نه، آنچه را كه از این پیش پوشیده مى داشتند اكنون برایشان آشكار شده، اگر آنها را به دنیا بازگردانند، باز هم به همان كارها كه منعشان كرده بودند باز مى گردند. اینان دروغگویانند.»
پردهای از حقیقت فوق (که کافران بازگشته و همچنان به گناهان مشغول میشوند) در رجعت محقق شده و افراد پلیدی که به حیات بازمیگردند، بهسختی با جبهه حق میجنگند.
1. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص: ۶۲۵.
http://www.soalcity.ir/node/2173